روانکاوی چیست؟
اکثر مردم و تنها اسم ” روانکاوی” را شنیده اند بدون آنکه تصوری از آن داشته باشند. دراین مقاله قصد داریم تا به توضیح این نوع درمان و نحوه کار دوره های روانکاوی بپردازیم.
روانکاوی نام شیوه درمانی در زمینه عملکرد ذهن، اختلالهای روحی و روانی است. تمرکز این شیوه درمانی بر ناخودآگاه ذهن بوده و درواقع بر این فرض استوار است که بیشتر فعالیتهای ذهنی انسان در ناخودآگاه رخ میدهد.
طبق نظر اکثر متخصصان این زمینه، ناخودآگاه بخشی از روان بوده که از دسترس آگاهی و کنترل فرد خارج شده و آن کنترل رفتار فرد را دارا می باشد.
تاریخچه این شیوه درمان برمی گردد به نظریه کار زیگموند فروید در قرن 19. فروید که به عنوان یک روانکاو حرفه ای شناخته می شود کار خود را در قرن 19با همکاری مارتین شارکو که از هیپنوتیزم برای بررسی ناخودآگاه افراد استفاده می کرد شروع کرد. تلاش های فروید منجر به توسعه و فراگیر شدن یکی از روش های درمانی حوزه روان یعنی روانکاوی شد. درروان کاوی مربوط به این دوره که روانکاوی دوره کلاسیک است، علت اصلی رفتارهای نابهنجار و اختلالات رفتاری تعارضهای ناخودآگاه میان بخشهای مختلف می باشد.
درمان با استفاده ار روانکاوی
روانکاوی یک مشارکت صمیمی بین بیمار و روانکاو بوده که در طول آن علل به وجود آورنده مشکلات نه تنها با یادآوری آن ها و ذهنی بلکه به صورت دوباره تجربه کردن مشکل بررسی می شود. این روش درمانی رابطه بین جسم و روان را ارزیابی کرده و با این بررسی ها باعث می شود تا روانکاو بیشتر نقش احساسات در سلامتی بیمار را درک کند.
این عقیده وجود دارد که دانش روانکاوی به زیرساخت های روش های درمانی دیگر این حوزه مانند روانپزشکی عمومی و کودکان، مشاوره جنسی و موارد دیگر کمک فراوانی خواهد کرد.
تعدا جلساتی که بیمار باید به روانکاو مراجعه کند و دوره درمانی را انجام دهد، توسط روانکاو یا روانپزشک خوب مشخص می شود. در جلسه روانکاوی بیمار روی تخت روانکاوی که تختی راحت می باشد دراز کشیده و به صبحت های روانکاو گوش می دهد. درواقع درمانگر سعی میکند تا به وجود آوردن شرایطی و اعتماد سازی، بیمار افکارش را با او درمیان بگذارد. معمولاً از بیمار خواسته می شود که هر آنچه به ذهنش می رسد را در میان گذاشته و دستورهای روانکاو به طور صحیحی انجام دهد. رویکرد درمانی این تکنیک، از مصاحبههای بالینی کسب شده و ادامه روند درمانی بر اساس همین اطلاعات به دست آمده انجام می گیرد.
اگر این احساس در شما وجود دارد که دوره های درمانی روانکاوی می تواند به شما برای حل مشکلتان کمک کند، شما می توانید از یک متخصص این حوزه مشورت گرفته و درصورت توصیه او دوره درمانی روانکاوی را در پیش بگیرید.
روانکاوی psychoanalysis
یکی از روشهای درمان غیر دارویی در روانپزشکی، روانکاوی است که بنیانگذار آن زیگموند فروید پزشک و روانکاو برجسته اتریشی است. فروید در اواخر قرن نوزدهم میلادی در پژوهش های خود روی یک سری از بیماران نوروتیک متوجه شد بعضی از رفتارها, هیجانات, احساسات, افکار و نگرش های این بیماران ریشه در اعماق ناپیدای ذهن آنها دارد و فروید این قسمت از ذهن را ناخودآگاه نامید.
محتویات ناخودآگاه مربوط به سالها قبل و اغلب دوران کودکی است که به دلیل ماهیت نامقبول، غیر اخلاقی و غیر منطقی آنها در سیاه چال در بسته ی ذهن زندانی شده اند و وقت و بی وقت شیطنت کرده و قصد آگاه کردن سایر اجزای ذهن را دارند. این محتویات ناخودآگاه در طول زمان و هر بار با لباسی مبدل خودنمایی میکنند و باعث ایجاد انواع مختلفی از علائم و بیماری ها می شوند، بیماری هایی مثل افسردگی، بیماری های اضطرابی، فوبیا ، پانیک، وسواس های فکری و عملی و بیماری های روان تنی.
فروید ابتدا با هیپنوتیزم سعی در آگاهی از محتویات ناخودآگاه بیماران داشت ولی بعدها متوجه شد روانکاوی روش مناسب تری برای این کار است زیرا بیمار از حالت منفعل در هیپنوتیزم به فردی فعال در جهت درمان خودش تبدیل می شد و ذره ذره و پله پله از راهروهای تاریک و پیچ در پیچ ذهن، جلو میرفت و نهایتاً قفل آن سیاه چال را می شکست و با محتویات ناخودآگاه مواجه می شد.
در این روش درمانی تداعی آزاد اندیشه ها ( free association) به شکلی که فرد ذهن خود را رها کرده و اجازه می دهد افکار به هر جایی که بخواهند سیر کنند یکی از اجزای مهم درمان محسوب می شود.
یکی از علت های طولانی شدن این روش درمانی مقاومت( resistance )است. بیمار برای رسیدن به حقیقت تلخ افکار و غرایز ممنوعه خود مقاومت میکند.
تفسیر (interpretation) در روانکاوی صرفاً تفسیری است از آنچه که بیمار اظهار داشته, برای مثال اگر بیمار با عصبانیت و خشم از مادرش صحبت میکند، تفسیرش آن است که علائم فعلی بیماری نشانی از احساسهای سرکوب شده شخص نسبت به مادرش می باشد.
فروید رویا دیدن در خواب را شاهراهی می دانست که به ناخودآگاه ختم میشود بنابراین تحلیل رویا در روانکاوی بسیار اهمیت دارد.
انتقال یا transference احساسهایی است که بیمار به روانکاو خود پیدا میکند و این همان احساسهایی است که در سالهای گذشته به پدر یا مادر و یا سایر افراد با اهمیت دوران کودکی داشته است. تفسیر این احساس ها نیز کلیدی است برای رسیدن به ناخودآگاه.